وقتي که من عاشق شدم .... شيطان به نامم سجده کرد ..... ادم زميني تر شد و عالم به ادم سجده کرد ............ ... من بودم و چشمان تو .... نه آتشي و نه گلي ..... چيزي نميدانم از اين ديوانگي و عاشقي

دیروز با یک دسته گل امده بود به دیدنم با یک نگاه مهربون همون نگاهی که سالها ارزو شو داشتم و از من دریغ می;کرد گریه کرد و گفت دلش برام تنگ شده ولی من فقط نگاهش کردم .. وقتی رفت سنگ قبرم از اشکش خیس شده بود

ويليام شكسپير ميگه : اونوقتي كه فكر ميكني هيچكس نيست كه حرف دلت رو بفهمه كسي هست كه براي ديدنت روزشماري ميكنه

بر خاک بخواب نازنين،تختی نيست. آواره شدن ,حکايت سختی نيست. از پاکی اشکهای خود فهميدم . لبخند هميشه راز خوشبختی نيست

چقدر وحشتناكه كه هيچكس دلش براي من تنگ نشد هيچكس نپرسيد كجايي؟حتي اونايي كه خيلي دم از معرفت مي زدند!!!! ياد حرف همسايه افتادم كه يک بار بهم گفته بود ... به سايه ها دل نبند!...... راست

گل اگر خشک شود ساقه اش مي ماند دوست اگر جدا شود خاطره اش مي ماند

امروز روز عشق هاي جني است اگه عاشقم هستي برام بنويس ((ع)) اگه از من شاکي هستي بنويس ((ش)) اگه خيلي از من ناراحت هستي و قاطي کردي بزن ((ق)) اگه اينو واسه 5 نفر بفرستي جواب هاي جالبي به دست مياري

گر چه از دوری این فاصله ها مأ یوسم از همین فاصله دور تو را می بوسم............ .....

میدونی چرا بعضی شبها زود صبح می شه؟؟؟؟؟؟ چون خورشید هم دلش برای چشمای تو تنگ میشه

مهم نیست که قشنگ باشی قشنگ اینه که مهم باشی حتی برای یه نفر...........

سلام یه کاری دارم که می خام واسم انجام بدی اینجا هوا ابریه امشب ماه معلوم نیست میشه امشب تو آسمون باشی آخه ماه تر از تو پیدا نکردم.

- لبخند بهانه اي است براي زنده ماندن لحظه هايت سرشار از اين بهانه

چترم باز باشد یا بسته فرقی نمی کند بی توآسمان دلم همیشه ابریست.

شوق دیدار تو را قاصد بی رحم چه داند آنقدر شوق تو دارم که خدا می داند

تو دريايي و من موجي اسيرم...كه مي خواهم در آغوشت بميرم... بيا درياي من آغوش بر كش...نمي خواهم جدا از تو بميرم

اين ديوار هاي سردغرور؛هيچ گاه فرصت نداد که"زمرمه هاي دلتنگي ام"به سوي تو پر گيرند. کاش بيايي همراه نسيم عشق؛از پشت پنجره نيمه باز رو به قلبم